دلتنگم و با هیچکسم میل سخن نیست.

ساخت وبلاگ

هرچی می خواهم متنفر باشم دلم نلرزد قوی باشم نمی توانم. دلم خوش است به قرار های دادگاه. که ببینمت و کنارت بنشینم و تو در برابر قاضی تظاهر کنی به دوست داشتنم. آخ از این دل مغشوش وامانده.

وقتی که به سرم زد آهنگ «عزیزم» میثم ابراهیمی را برات بفرستم، هر چه کردم نتوانستم جلوی این وسوسه را بگیرم که پس از مدتها آهنگی را باهات شریک بشوم. آن شب بعد از چند ماه تا صبح گریه کرده بودم از سر دلتنگی تو. به سرم زده بود بهت تلفن بزنم و صدات را بشنوم. بعد فکر کردم شاید دوباره مسخره ام کنی و بگوئی هندی بازی در نیار.

اما دل تنگم به فرستادن یک آهنگ بسنده کرد. کاش بودی. کاش همین الان پیشم بودی... نه هندی بازی در می آوردم و نه اصلا لب از لب وا می کردم. بازوت کافی بود برای به آرامش رساندن این دختر دلتنگ!

سالهای دور از خانه...
ما را در سایت سالهای دور از خانه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7cafemahramane1 بازدید : 47 تاريخ : جمعه 18 فروردين 1396 ساعت: 22:39