برچسب : نویسنده : 7cafemahramane1 بازدید : 21
برچسب : نویسنده : 7cafemahramane1 بازدید : 35
شاید خندهدار باشه اما امروز یه لحظه فک کردم الف رو دیدم.
بعد از یک سال و دو سه ماه
برچسب : نویسنده : 7cafemahramane1 بازدید : 29
برچسب : نویسنده : 7cafemahramane1 بازدید : 103
یادم نیست کجا بودیم اما تو با خواهرت دعوا کردی و اون آروم آروم گریه کرد. دستشو گرفتم و گفتم عزیز دلم الف منظوری نداشت. ناراحت نشو. اون در عین سادگی و کودکی بهم گفت من بخاطر حرف الف گریه نمیکنم. دلم برای گربهم تنگ شده.
برچسب : نویسنده : 7cafemahramane1 بازدید : 32
توی یه مرحله ای از بازی ام. جونم تهشه. دارم سعی میکنم این غول رو شکست بدم و برم مرحله بعدی.
برچسب : نویسنده : 7cafemahramane1 بازدید : 26
حالا.....من در آستانهی ۲۶ سالگی
برچسب : نویسنده : 7cafemahramane1 بازدید : 28
خدایی که تویی بندهای ک من
راستیتش خیلی وقته خسته شدم اما همش سعی میکنم قوی باشم و خودمو نبازم. یه آیه خوندم ک مضمونش این بود ک خدا از راز دلتون خبر داره. گفتم با خودم ک: اگه خدا خودش میدونه پس غصه واسه چیه؟ خودش لحظه ی آخر دستتو میگیره مث همیشه.
فقط حواست هس ک من توی لحظه های آخرمم؟
برچسب : نویسنده : 7cafemahramane1 بازدید : 35
برچسب : نویسنده : 7cafemahramane1 بازدید : 37
برچسب : نویسنده : 7cafemahramane1 بازدید : 58