مسابقه جیک جیکی

ساخت وبلاگ

یه روز «م» اومد خونه و با جیک جیک سه تا جوجه رنگی فسقلی روبرو شد. خدای من!... اون پسر، بدجوری سورپرایزش کرد! «م» برای احساس خوشبختی کردن، فقط به سه تا جوجه فکستنی مُردنی نیاز داشت.

سوال اول: بنظر شما هدف اون پسر از خریدن جوجه ها چی بود؟!

سوال دوم: احساس خوشبختی «م»، چقدر تداوم یافت؟!

سوال سوم: آیا این داستان حقیقت دارد یا اینکه مانند تمام داستانهای گذشته، ساخته ذهن خلاق و باهوش نویسنده است؟!

سالهای دور از خانه...
ما را در سایت سالهای دور از خانه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7cafemahramane1 بازدید : 51 تاريخ : جمعه 17 دی 1395 ساعت: 16:05